دوس داشتن









سكوت

گذآر سُکوتـ قآنون زندگی مَن بآشد وَقتی وآژِه هآ دَرد رآ نِمی فَهمند

 

 

 

 

دخترک به پسرک گفت:قول بده هیچ دختری را بعد من بیشتر از من دوست نداشته باشی

پسرک گفت:نمیتوانم قول بدهم

 

 

دخترک با گریه گفت:یعنی چی!!یعنی میخوای ترکم کنی!!!

 

 

 

گفت:نه دختری که بعد از تو دوستش خواهم داشت تو را مامان صدا میکند!

 

میدانم تو نیز حال مرا داری ، تو نیز مثل من ، هوای دلم را داری
میدانم با دلتنگی ها سر میکنی ، بس که اشک میریزی چشمان نازت را تر میکنی…
من که به خیال تو رفته ام به خیالات عاشقانه ، تو به خیالم پیوسته ای به یک حس عاشقانه
شیشه ی دلتنگی ها را شکسته ایم در دلهایمان،او که میفهمد حال ما را کسی نیست جز خدایمان
از تپشهای قلبت بی خبر نیستم
، من که مثل دیگران نیستم ، تو جزئی از نفسهای منی ، تو همان دنیای منی!
کاش بیاید آن روزی که تو را در کنارم ببینم ، خسته ام از این انتظار ، سخت است بی خبر بودن از یار، آن یاری که مرا در راه نفسگیر زندگی همیشه همراهی میکند ، آن یاری که هوای دلم را بارانی میکند
مثل یک روز بارانی ، به لطافت همان بارانی که من عاشقانه دوستت دارم!
امشب نیز مثل همه شبها ، دلم دارد درونش حرفها ، بیا تا فرار کنیم از همه غمها ، بیا تا بشکنیم این سد را در بینمان ، تا نباشیم باهم
، ولی تنها!
میدانم تو نیز حال مرا داری ، تو نیز مثل من ، درد مرا داری ، دوای دردم تویی که اینجا نیستی ، تویی که در غم انتظارم نشسته ای ، میدانم مثل من از این انتظار خسته ای ، میدانم مثل من دلشکسته ای

!
آرام میگذارم روی هم چشمهای خیسم را

 

 

میشنوم صدای تپشهای قلبت را ، حس میکنم گرمی نفسهایت را …
و این یک راز است ، تو آنجایی ، دلت با من است

 

 

،

من اینجا هستم و میدانم خیالت از همه چیز راحت است!
از این دنیا ، در میان این لحظه ها ، تنها غمی که در دلم نشسته ، این است که فاصله،همه درها را بر رویمان بسته !
کاش دری باز شود و رها شویم در آغوش هم ،شب تا سحر همدیگر را بفشاریم در آغوش هم…


 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





|15 / 11برچسب:,| 10:51|S.B|
Zhandark